انواع سرمایهگذارها
+0 به یه نسرمایهگذاران با توجه به روش و فاز سرمایهگذاری و میزان سرمایه به سه دسته تقسیم میشوند:
-فرشتگان سرمایهگذار: این سرمایهگذاران معمولاً در فازهای اولیه (مرحله هسته) به حمایت مالی از استارت آپ ها میپردازند. میزان سرمایه گذاری در این مرحله از لحاظ رقمی خیلی بالا نیست.
-شتابدهندههای استارت آپ: این سرمایهگذاران نیز در فازهای اولیه شروع به سرمایهگذاری میکنند و علاوه بر سرمایه، امکانات، محل کار، مشاوره، متخصص و … را نیز برای استارت آپ ها فراهم میآورند. آنها در قبال سرمایهگذاری خود در سهام استارت آپ شریک میشوند.
-شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر: این شرکتها در فازهای بالاتر شروع به سرمایهگذاری با مبالغ بالا میکنند. این شرکتها باید دارای سایت باشند و معمولاً زمینههای موردعلاقه خود برای سرمایهگذاری را در سایتشان منتشر میکنند. کارآفرینان نباید به شرکتهای سرمایهگذاری که فاقد سایت هستند اعتماد کنند.
چه نوع استارتاپ هایی ارزش سرمایه گذاری دارند؟
باتوجه به چرخه و مراحل رشد استارتاپ مشخص است که هر استارتاپی برای موفقیت نیاز به سرمایه دارد و بدون شک یکی از عوامل مهم موفقیت در استارتاپ جذب سرمایه مناسب در زمان و مرحله مناسب است. از فعالیت های مهم وکلیدی سرمایه گذار نیز شناسایی، ارزیابی، ارزش گذاری و راستی آزمایی استارتاپ های موجود در بازار است. اما سوالی که وجود دارد این است که چه نوع استارتاپ هایی ارزش سرمایه گذاری دارند؟ یا به نوعی استارتاپ باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا از منظر سرمایه گذاران جذاب باشد؟
در ایران نیز سرمایه گذاری روی استارتاپ ها هرچند در حال توسعه و رشد می باشند اما توجه به این نکته ضروری است که حلقه ای از این اکوسیستم به نام سرمایه گذاری خطرپذیر است. در صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر آسیب هایی وجود دارد که می توان به ناقص بودن زنجیره تأمین مالی استارتاپ ها، نبود فرهنگ سرمایه گذاری خطر پذیر، برخورد با استارتاپ ها شبیه به کسب و کارهای کوچک و متوسط توسط سرمایه گذارن، عدم وجود فرشتگان سرمایه گذاری، تغییر و ناپایداری مدیریت و سیاستهای دولتی و برخورد یکسان با طرح های متفاوت اشاره کرد، که با توجه به جدید بودن این اکوسیستم در ایران، نقش این مشکلات پررنگتر است. لذا امروزه شاهد وقوع پدیده ای به نام جذب سرمایه گذار هستیم که تمام استارتاپ ها بیش از آنکه به دنبال جذب مشتری باشند تمام تمرکز و برنامه کسب و کارشان معطوف به جذب سرمایه گذار و شرکت در جلسات ارائه به سرمایه گذار و ارائه به داوران در مسابقات مختلف کسب و کار گشته است، پس شاید بزرگترین فعالیت یک استارتاپ در این قسمت باید شناسایی، جذب و نگهداری مشتری و کاربرانش باشد و بدون شک استارتاپ پرمشتری، سرمایه گذار فربه پیدا خواهد کرد.
لذا مرز بین شکست و موفقیت یک استارتاپ یک راهکار است، که شما چقدر خوب می دانید مشتری شما چه مشکلاتی دارد، دردها و نیازهای مشتری را درست شناسایی کرده اید و آن چیز که آنها دوست دارند داشته باشند را می شناسید. برای اینکه استارتاپ شما ارزش سرمایه گذاری داشته باشد شاید نیازی نباشد که در زمینه دانش استارتاپی و حوزه مربوطه متخصص شوید، اما باید در مورد کاربران و مشتریانتان متخصص شوید.
این نکته مهم است که محصول یک استارتاپ، سایت یا اپلیکیشن یا یک محصول فیزیکی نیست بلکه محصول استارتاپ یک مدل کسب و کار است، مدل کسب و کاری که سودده، تکرار پذیر و گسترش پذیر باشد. پس مهمترین فعالیت استارتاپ جستجو است و چیزی که در استارتاپ مهم است این است که بتواند به سرعت رشد کند. بدون شک سرمایه گذاران به شکل مثبتی تحت تأثیر کارآفرینانی قرار می گیرند که از اطلاعات کافی برخوردار بوده و هنگام درخواست سرمایه، آمادگی لازم را دارند. هنگام تلاش برای تضمین تأمین منابع مالی از یک سرمایه گذار حرفه ای مخاطره پذیر یا سرمایه گذاران خصوصی و فرشتگان، طرح کسب و کار مکتوب همیشه به عنوان فرصتی برای ملاقات چهره به چهره مورد استفاده قرار می گیرد. نوعاً، زمان یک کارآفرین برای ارائه طرح کسب و کار کاملاً محدود است. هنگام ارائه این طرح به یک کمیته سرمایه گذاری، زمان تخصیص یافته معمولاً بیش از ۱۵ تا ۲۰ دقیقه نیست و در بعضی از مجامع، این محدوده زمانی فقط پنج یا شش دقیقه است. لذا هنگام به وجود آمدن این فرصت، یک کارآفرین باید آمادگی کافی را در این زمینه داشته باشد. بسیار مهم است که تمرین، تمرین و تمرین بیشتری در این زمینه صورت گیرد. نباید مخاطبین را درگیر یک توضیح طولانی درباره تکنولوژی هایی که کالا یا خدمت مذکور بر آن استوار است نماییم. ظرف چند دقیقه، بخش اعظمی از مخاطبین و به همین ترتیب، شانس کارآفرین برای تأمین منابع مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری جدید از بین خواهد رفت.
یک سرمایه گذار به منظور بررسی اینکه یک استارتاپ ارزش سرمایه گذاری دارد ، عوامل مهمی را در نظر می گیرد بدون شک تیم، بازار، محصول، مدل کسب و کار تمام از عوامل مهمی است که در صورتی که درست و بهینه باشند ارزش استارتاپ را به منظور سرمایه گذاری بالاتر می برد در کنار این عوامل شاخص های کلیدی نیز وجود دارد که منجر به بررسی ساده تر این مقوله می شود، برای مثال Burn rate نشاندهنده این است که یک استارتاپ با چه سرعتی پول هزینه می کند این متریک نشان می دهد که راندهای بعدی سرمایه گذاری چه زمانی باید انجام گیرد و اینکه سرمایه گذار فعلی چه میزان باید در پرداخت پول سریع باشد. یا Activation rate نشانگر این است که چه تعداد کاربر در وب سایت یا اپلیکیشن شما مشغول شدند، بسته به نوع استارتاپ شما می تواند چیزهای متعددی باشد، مثلا تعداد کلیک، زمان ماندن روی وب سایت، صفحات دیده شده، دانلود ها. شاخص های زیاد دیگری نیز وجود دارد که هر استارتاپ باید بداند و هر روز بررسی کند چون بدون شک جزء عوامل مهم برای سنجش ارزش استارتاپ است.
مراحل سرمایه گذاری در دنیای استارتاپی
مرحلهی صفر : بذرمایه (سرمایهگذاری اولیه / seed funding)
بذرمایه، از لغت ” بذر” گرفته شده است و اینگونه تعریف میشود: سرمایهای که برای شروع (گسترش) کسبوکار شما تخصیص داده میشود. اگر کسبوکار بالغ را به مثابه یک درخت بالغ در نظر بگیریم، seed funding مرحلهی کاشت و پرورش دانه به حساب میآید. صاحبان ایده معمولا این هزینه را صرف تشکیل یک تیم حرفهای، تحقیقات ابتدایی بازار، طراحی محصول نهایی و شناسایی کاربران و مشترای حداقلی میکنند. این سرمایه، معمولا ممکن است از جانب مالکان کمپانیهای بزرگ، از دوستان و خانواده و یا دیگر سرمایهگذاران تامین شود.
در این مرحله، معمولا مبلغ سرمایهگذاری چندان بالا نیست؛ چراکه کسبوکار همچنان در مرحلهی ایده و یا مرحلهی مفهومی است. پرداخت این بودجه از جانب سرمایهگذاران معمولا با کسب درصدی از سهام کسبوکار همراه است؛ یعنی سرمایهگذار در ازای پولی که هزینهی ایده و طرح شما میکند، درصدی از سهام کسبوکار را به خود اختصاص میدهد؛ اگرچه معمولا درصد سهام درخواستی در این مرحله، چندان زیاد نیست.
سرمایهگذاران، اغلب بذرمایه (سرمایهگذاری اولیه) را یک سرمایهگذاری خطرپذیر میدانند. بنابراین این حرکت سرمایهگذار، نشاندهندهی یک تعهد معنیدار و ملموس از خود به منظور کسب موفقیت در کسب و کار است.
برای کسب موفقیت در تامینمالی مرحلهی بذر، انجام گامهای زیر ضروری است:
-توجیه طرح و ایده (وجود بازار کافی برای طرح و ایده + طرحهای کسب درآمد)
-بدست آوردن مشتریان اولیه
-دریافت بازخورد
-تغییر – بهبود
-شروع استارتاپ با تکیه بر منابع داخلی و عدم توجه به منابع بیرونی
-مراجعه به اطرافیان و ارائهی طرح به آنها جهت دریافت حمایتهای حداقلی
مرحلهی یک: سرمایهگذاری سطح A
سرمایهگذاری سری A، معمولا اولین سطح اصلی سرمایهگذاری به حساب میآید و این، زمانی است که VCها (سرمایهگذاران خطرپذیر) درگیر موضوع میشوند دناکو (اما در مورد برخی استارتاپهای پیشگام فناوری، VCها ممکن است در مرحلهی بذرمایه هم ظاهر شوند).
این مرحله از سرمایهگذاری، اولین زمانی است که شرکت یا استارتاپ ارزشگذاری میشود. شرکت، هنگامی وارد مرحله سرمایه گذاری سری A میشود که حجم سرمایهگذاری خطر پذیر روی آن به رقمی بین 2 تا 10 میلیون دلار رسیده باشد. در ایران این رقم تقریبا بین ۵۰۰ میلیون تا ۵ میلیارد تومن است. در عوض، برای این تامین مالی، باید سهامی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد را در اختیار سرمایهگذار قرار دهد (اگرچه برخی سرمایهگذاران میتوانند این رقم را تا ۵۰ درصد افزایش دهند).
در این سطح، داشتن یک طرح برای توسعهی یک مدل کسبوکار که سود بلندمدت را ایجاد کند، مهم است. بنیانگذاران معمولا با استفاده از این تامین مالی، کارهای زیر را انجام میدهند:
بهینهسازی محصول
گسترش تیم
ارائهی محصول در بازارهای مختلف
شناسایی دقیقتر کاربر و گسترش بازار محصول
مرحلهی دو: سرمایهگذاری سطح B
سرمایهگذاری سری B، دورهی پیشرفتهای از سرمایهگذاری است که استارتاپ ، مبالغ بیشتری سرمایه از VCها دریافت میکند و حتی این امکان محتمل است که نهادها و ارگانهای بزرگ وارد چرخهی سرمایهگذاری شوند. این سرمایهگذاری زمانی صورت میگیرد که استارتاپ خود را ثابت کرده باشد و برای ادامهی مسیر رشد، نیاز جدی به دریافت سرمایه دارد. مبلغ این سرمایهگذاری معمولا بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار برآورد میشود. این مبلغ در ایران در حدود ۵ تا ۵۰ میلیارد تومان است. در عوض برای این تامین مالی، سرمایهگذاران سری B، معمولا تا یک سوم سهام استارتاپ را دریافت می کنند که به تناسب، موجب رقیق شدن مالکیت سرمایهگذاران سری بذری و A میشود.
با این دوره از سرمایهگذاری، استارتاپ (شرکت) در گروه استارتاپهای اصلی قرار میگیرد. تا زمانی که استارتاپ به این دورهی مالی برسد، معمولا محصول خود را درک کرده و جایگاه خود در بازار را شناخته و کشش کافی در بازار دارد؛ بنابراین به حد مطلوبی از درآمد رسیده است. پس منطقا سرمایهگذاری این سطح، صرف افزایش تولید و گسترش بازاریابی جهت دریافت حجم بیشتری از بازار موجود میشود.
از دیگر کارهای حائز اهمیت در سرمایهگذاری سطح B – که الزاما باید انجام شوند – میتوان از ‘افزایش سطح دقت و مراقبت’ ، ‘تولید گزارش تحلیلی’ و ‘مشورت با مراجع قانونی’ یاد کرد. از لحاظ فرآیندها و بازیکنان کلیدی، سری B شبیه سری A است. سری B اغلب توسط بسیاری از افراد حاضر در سری A هدایت میشود. تفاوت سری B، اضافه شدن موج جدیدی از دیگر شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر است که در سرمایهگذاری در این مرحله تخصص دارند.
مرحلهی سه: سرمایهگذاری سطح C
در سرمایهگذاری سطح C، سرمایهگذاران پول را به کسبوکارهای موفق تزریق میکنند و در تلاش بازگشت دو برابر این مبلغ هستند. سری C، فاز تکمیل کردن استارتاپ است و البته رشد با سرعت بیشینهی خود در حرکت است به طوری که مبالغ یک رقمی سرمایه، تبدیل به صدها میلیون میشود. در حقیقت، استارتاپ به ساحل مقصد خواهد رسید.
گاهی سرمایهگذاری سطح C جهت خرید یک شرکت دیگر نیز ممکن است استفاده شود. از آنجا که در سری C ، ریسک در کسبوکار کمتر میشود، سرمایهگذاران بیشتری وارد بازی خواهند شد. در سری C، گروههایی مانند صندوقهای حمایتی، بانکهای سرمایهگذار، شرکتهای سرمایهگذار خصوصی و گروههای بزرگ بازار به لیست سرمایهگذاران اضافه خواهند شد. مبلغ این سرمایهگذاری در ردهی ۱۰+ میلیون دلار قرار میگیرد.