موافقین و مخالفین ورود استارتاپ به بازار بورس چه می گویند؛
+0 به یه ن
به اعتقاد مخالفین، استارتاپ ها براساس احتمالات و سنجه هایی که فقط پیش بینی شده اند اداره می شوند، در صورتی که سنجه های ورود به بورس اطلاعات و گزارشات مالی و اخر سال است، این عمل با استارتاپ ها مغایرت دارد. در دنیا نیز استارتاپ های بزرگ نمی توانند به راحتی وارد بورس شوند مگر وقتی که به جایگاه و گزارشات عدد و ارقام قابل قبول و عینی برسند. پس ورود استارتاپ ها به بورس کاری پر ریسک و پر خطر است.
اما به اعتقاد موافقین با ورود استارتاپ ها به بازار بورس، سرمایه گذار ها با این چشم انداز که می توانند سرمایه خود را به نقدینگی تبدیل کنند و دوباره وارد سرمایه گذاری استارتاپی کنند، بیشتر جذب سرمایه گذاری در استارتاپ ها و رشد آن ها می شوند.
تپسی، اولین استارتاپ بورسی
با وجود تمام حرف و حدیث ها برای ورود استارتاپ ها به بازار بورس، سرانجام برخلاف چیزی که انتظار می رفت تپسی زودتر توانست از دیجی کالا وارد بازار بورس شود. البته در این مسیر مشکلات زیادی وجود داشت اما در نهایت یک استارتاپ در حوزه حمل و نقل توانست موانع ورود به عرصه بورس را کنار بزند.
منبع: شتابدهنده پیدایش
تاثیر قیمت دلار امروز بر روی زیرساخت ارائه خدمات :
+0 به یه ن
تمام شرکت های نرم افزاری اعم از استارتاپ و .. نیاز به زیر ساخت به منظور ارائه خدمات دارند، خرید لیسانس نرم افزار ها، خرید سرور و زیر ساخت سخت افزاری که مستقیم با قیمت دلار امروز قیمت گذاری می شود به کنار حتی خیلی از خدماتی که داخل کشور نیز ارائه می گردد مشمول نوسانان و البته افزایش نرخ ارز شده و حتی فروش را برای شرکت های قدیمی حوزه نرم افزار نیز سخت کرده چه برسد به شرکت هایی که به تازگی می خواهند خدمات خود را ارائه دهند.
اگر بخواهید از سرور ضعیف تر یا نرم افزار کرک شده استفاده کنید، پذیرفتید خدمات با کیفیت پایین ارائه دهید و شاید همین مورد سنگ بنای نابودی پروژه و شرکت شود و اما اگر بخواهید سرویس خوب پیشرفت کند و نرم افزارا های دارای لیسانس را تهیه کنید پذیرفتید که شاید سود دهی شرکت را مدت ها عقب بیندازید و حتی بیم ورشکستگی را داشته باشید.
تاثیر نوسانات ارزی روی مدیریت استارتاپ ها و کسب و کار ها
واضح است که مدیریت مالی کسب و کارهایی که تولید و ارائه خدمات و صادرات آن ها، به ریال است و درآمد و فروش آن ها به ارز می باشد، با تغییرات و نوسانات ارز، دستخوش تغییراتی می شود. افزایش قیمت ارز برای این شرکت ها سود آور است و در طرف مقابل شرکت ها و کسب و کار هایی که مواد اولیه خود را وارد می کنند، با کاهش قیمت ارز ضرر می کنند و در مواردی نیز دچار ورشکستگی می شوند. به طور کلی در مدیریت مالی شرکت ها و کسب و کار ها، ثابت بودن نرخ ارز مهم تر است. حتی شرکت هایی که با افزایش ارز سود می کنند نیز به دنبال ثبات قیمت ارز ها هستند زیرا در حالت ثبات بازار ارزها، شرکت ها می توانند سود و زیان خود را پیش بینی کنند و تصمیمات بهتری را برای مدیریت مالی خود بگیرند. در نهایت باید گفت نوسالات ارزی در هر دو حالت، تاثیر منفی در مدیریت مالی کسب و کار ها دارد و توانایی پیش بینی بازار را از آن ها می گیرد.
منبع: شتابدهنده پیدایش
تاثیر نوسان ارز بر روی بازاریابی و تبلیغات :
+0 به یه ن
بسیاری از استارتاپ های نرم افزاری در جهت رشد و پشرفت به دنبال بازاریابی و تبلیغات آنلاین هستند. مثل تمام کسب و کارهای دیگر، استارتاپ های نرم افزاری هم برای ارائه برنامه خود به مردم و استفاده کننده ها نیاز به تبلیغات و بازاریابی دارند، بازاریابی های آفلاین که عموما پر هزینه هستند و البته شاید در ابتدای راه چندان تاثیر هم نداشته باشند و بیشتر شرکت های ارائه دهنده خدمات نرم افزاری دنبال تبلیغات آنلاین خواهند رفت.
تبلیغاتی مثل «موبایل پوش نوتیفیکیشن»، « گوگل ادوردز»، «ایمیل مارکتینگ» و… همگی با قیمت دلار امروز محاسبه می گردد و شرکت ها مجبور هستند چند برابر مبلغ پیش بینی شده برای هر کدام از این تبلیغات ریال بپردازند. عموما عدم پرداختن به تبلیغات موجب شکست می شود و البته با این نرخ ارز هم پرداختن به تبلیغات احتمالا تمام محاسبات پیش بینی شده را بهم می ریزد.
تاثیر تغییر قیمت ارز بر روی جذب و نگهداری منابع انسانی :
کسانی که کار بی هیجان و روتین را دوست دارند عموما جذب دولت می شوند و استعداد ها ریسک می کنند و استارتاپی را راه اندازی می کنند، اما باید به این سوال پاسخ داده شود:
یک نخبه و استعداد که ذهنی پر از نو آوری و خلاقیت دارد، وقتی نمی تواند حتی برای فردای خود برنامه ریزی کند آیا انگیزه ای برای ماندن دارد یا به هر نحوی دنبال مهاجرت است ؟
اینکه بخواهیم تشخیص دهیم با تغییر قیمت دلار استارتاپ های کمتری شروع به کار می کنند خیلی سخت است اما شاید بتوانیم مطمئن بگوییم تعداد شکست استارتاپ ها با توجه به نرخ و نوسان ارز به شدت بیشتر خواهد شد، سرمایه گذارن کمتری این ریسک فوق العاده زیاد را خواهند پذیرفت و درنهایت شاید به این نتیجه برسیم که نوسانات ارز به اشتغال ضربه به شدت مهلکی را خواهد زد.
منبع:
چه عواملی باعث انحلال شرکت یا شکست استارتاپ ها می شود؟
+0 به یه ن
مسلما افراد برای راه اندازی یک استارت آپ یا شرکت لحظات مختلفی را تجربه می کنند. از پیدا کردن سرمایه گذار مناسب، استقرار شرکت، پیدا کردن مشتریان، مدیریت فرهنگ شرکت، انتخاب و تشکیل هیئت مدیره از افراد شایسته و توانمند و … از جمله مهم ترین ویژگی های استارت آپ ها می باشد و نبود هر کدام از آن ها می تواند عاملی برای انحلال شرکت یا شکست استارتاپ باشد.
تمام کسب وکار ها در مسیر رشدشان با این لحظات بسیار سخت و بی ثبات رو به رو می شوند، به گونه ای که انگار بر روی یک ترن هوایی دائما در فراز و نشیب هستند.
جیمز نقره در کتاب “مقیاس فناوری استارت آپ”ویژگی های استارت آپ های موفق را تعریف می کند که ما در اینجا به توضیح چند مورد از آن ها می پردازیم، بدیهی است عدم رعایت هر کدام از آنها می تواند عامل شکست استارتاپ یا انحلال شرکت شما باشد:
۱- سعی کنید از محدودیت های خود آگاهی داشته باشید.
بنیان گذاران و سایر افراد کلیدی، گاهی می توانند عامل مهمی در رشد و گسترش استارت آپ باشند، اما گاهی افرادی که برای مرحله خاصی مناسب هستند و ممکن است برای آینده آن موقعیت شغلی مناسب نباشند
در موارد زیادی می بینیم که استارت آپ ها، افراد با تجربه و با رزومه های پر زرق و برق به ارمغان می آورند، اما در نهایت می بینیم آن افراد با توجه به ویژگی های شرکت یا استارت آپ مورد نظر ما خیلی اثربخش نبوده اند! بلکه استارت آپ ما زمینه آموزش و رشد آنان را فراهم آورده است و متاسفانه همین افراد موجب انحلال شرکت می شوند.
همه افراد تمایل دارند کسانی را استخدام کنند که از همان ابتدا رهبران با تجربه و خبره ای هستند اما بهتر است واقع بین باشیم! استخدام افراد خبره با حقوق های دریافتی بسیار پایین برای یک استارت آپ نو پا امکان پذیر نیست. بنابراین بهتر است افرادی را انتخاب کنیم که علارغم تجربه کاری کم، پتانسیل بسیار بالایی برای رشد و پیشرفت خود و سازمان شان دارند.
۲- در جستجوی افراد بی تجربه و با استعداد باشید.
اشتباه بزرگی که اکثر کسب و کارهای نوپا دچار آن می شوند این است که در ابتدای راه با هیجان بسیار زیادی به دنبال افراد با تجربه و خبره می گردند تا نقش های جدید را به آن ها بسپارند.
اما بهتر است شما از ویژگی های استارت آپ های شکست خورده یا انحلال شرکت های دیگر پند بگیرید و پیش از این که تصمیم بگیرید فردی با تجربه پنج ساله از یک سازمان بزرگ یا شرکتی خیلی معروف را استخدام کنید، به دنبال استعداد و هوش افراد باشید.
تجربه نشان می دهد که در واقع بهترین کارمندان، کارآموزان ما بوده اند. کارآموزان با استعدادی و با اعتماد بنفسی که توسط خود سازمان ها آموزش داده بشوند، با مرور زمان بر مبنای شایستگی هایشان می توانند مدیران لایق، ارزشمند و دلسوزی برای سازمان ما بشوند.
منبع: